اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

پسر روشن آب

تقدیم به برادری که هرگز ندیدمش...

رفته بودم سر حوض

تا ببینم شاید٬عکس تنهایی خود را در آب٬

آب در حوض نبود.

ماهیان می گفتند:

هیچ تقصیر درختان نیست.

ظهر دم کردهٴ تابستان بود

پسر روشن آب٬لب پاشویه نشست

و عقاب خورشید٬آمد او را به هوا برد که برد.

***

تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی٬همت کن

و بگو ماهی ها ٬حوضشان بی آب است.

باد می رفت به سر وقت چنار.

من به سر وقت خدا می رفتم.

 

                                     سهراب سپهری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد