اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

خوشبختی

یکی نیست بگه

بابا بسه دیگه ، آخه چقدر ، تا کی !

خب خودم به خودم میگم

بسه دیگه ...

ولی کو گوش شنوا

خدائیش خیلی پکرم

بد جوری زدی تو پوزم

اما همه اینا به خاطر یکرنگیه توئه

والا من کجا و تو کجا

همه حرفائی که زدی ، در بس قبول

اما هیچ فکر کردی اینارو به کی گفتی ؟

یه لحظه به حسی که باعث شد دلتو بریزی بیرون

فکر کردی ؟

میدونی باید خیلی به کسی نزدیک باشی تا

اینگونه باهاش حرف بزنی ؟

چقدر خوشحالم که تونستم توی دل تو

اونقده جا داشته باشم

که باهام راحت باشی .

خب حق داری ، منم جای تو بودم

همینارو می گفتم

اما اون قسمتاش که به من مربوط میشه

یه توضیح کو چو لو داره

همیشه فکر میکنم مثلا داری باهام مشورت میکنی

به همین جهت

آنچه صلاح تو باشه میگم

اما این دلیل اون نیست که حرف من وحی منزل باشه

به قول خودت

تو باید زندگی رو تجربه کنی

تجربه هم ساده به دست نمیآد

همزمان با رشد کردنت

کم کم یاد خواهی گرفت

هیچ کسی هم جلوی آزادی تورو نمیتونه بگیره

یه بار دیگه هم گفتم

اینائی که میبینی موافق تو نیستن

فقط خیلی تورو دوس دارن

والا نمی تونن تورو برای همیشه بکنن تو قفس

خودتی که باید راه خودتو تشخیص بدی

تازه ... این قصه چیز جدیدی نیست

از اون اولی که آدم خلق شد

یواش یواش گرفتار تعصبات ، دلشوره ها ،

و یه عالمه چیزای دیگه شد

و تا آخر دنیا هم ادامه داره

تو ، کاره خودتو بکن

و کاری رو بکن که درسته

یعنی به نظر خودت درست میآد

بقیه اش به کسی مربوط نمیشه

اگر فکرت درست باشه هیچ لطمه ای نخواهی خورد

و اگر هم درست نباشه

میشه یه تجربه

من دعا میکنم حاصل تجربیاتت

خوشبختی تو باشه...