می خوام یه قصری بسازم
پنجره هاش آبی باشه
من باشم و تو باشی و
یک شب مهتابی باشه
می خوام برات از آسمون
یاسای خوشبو بچینم
می خوام شبا عکس تورو
تو خواب گلها ببینم
می خوام که جادوت بکنم
همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگیم
یه حرف رنگی بخونی
امشب می خوام تا خود صبح
فقط برات دعا کنم
برای خوشبخت شدنت
خدا ، خدا ، خدا کنم
امشب می خوام رو آسمون
عکس چشاتو بکشم
اگر نگاهم نکنی
ناز نگاتو بکشم
می خوام تورو قسم بدم
به جون هرچی عاشقه
به جون هر چی قلب صاف
رنگ گل شقایقه
یه وقتی که من نبودم
بی خبر از اینجا نری
بدون یه خدافظی
پر نزنی تنها نری
یه موقعی فکر نکنی
دلم برات تنگ نمیشه
فکر نکنی اگه بری
زندگی کمرنگ نمیشه
اگه بری شبا چشام
یه لحظه هم خواب ندارن
آسمونای آرزوم
یه جرعه مهتاب ندارن
اصلا بگو که دوس داری
اینجور دوست داشته باشم
اسم تورو مثل گلا
تو گلدونا کاشته باشم
حتی اگه دلت نخواد
اسم تو ، تو قلب منه
چهره تو یادم میآد
وقتی که بارون میزنه
ای کاش بدونی چشاتو
به صدتا دنیا نمیدم
یه موج گیسوی تورو
به صد تا دریا نمیدم
به آرزوهام میرسم
وقتی که تو پیشم باشی
اونوقت ، خوشبخت میشم
مثل فرشته ها تو نقاشی
تا وقتی اینجا بمونی
بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی
مرگ گلای مریمه
نامه داره تموم میشه
مثل تموم نامه ها
اما تو مثل آسمون
عاشقی و بی انتها
( مریم حیدرزاده )