تورا با اشگهایم می شناسم
قطره های نابِ
سرریز از نگاهم
بستری دارد
ز اعماق دلم تا لحظه ای که
می چکد روی غزلهایم
تورا با این غزل ها می شناسم
غزل ها یی که حتی
پیر بلخ ما ، برای شمس
می ترسد ، نمی گوید.
تورا با اشگهایم می شناسم
قطره قطره
زیر باران تمنایم
و تو در اوج پروازت
نخواهی دید، کین جا
یک پدر همواره می گرید.