اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

صدای پای تو...

 

وقتی صدای پای تو می آید

انگار کسی

مسیر قلبم را طی می کند

و من آرام آرام

در پی اش روانم تا

آن سوی دل...

کودکی را می مانم

که تا انتهای خواهش

زار می زند

دستی می شوم

افسار گسیخته

بر گردن دوست

من ، غرق در درونم

بیرون ، خبری نیست

هر چه هست ،اینجاست

پیش تو

کاش میدانستی

آن سوی بیشه

کسی تورا می جوید.

صدایت

نسیمی ست وزان

که به هنگام طلوع فجر

از راست گوشه زمان

تا عمق  بیکران

در جاده دلم می وزد

و تنها توئی که فریاد می زنی

پدر....