فکر کنم امشب یه کم ازت غافل شدم !!
دلیلشم کارامه
با اینکه تعطیل بودم اما کار من تعطیل بردار نیس
تا همین چند لحظه پیش در حال پیگیری بودم
اما دیگه خسته شدم
جائی هم که خستگیمو از بین می بره همینجاست و تو...
اونم با اون زبون چرب و نرمت
که مار رو از سوراخ می کشه بیرون ، چه برسه به آدم !!!
...
یه پیام آمد برام به این مضمون :
خداوند بینهایت است
اما به قدر" نیاز تو" فرود می آید
به قدر" آرزوی تو" گسترده می شود
و به قدر" ایمان تو" کار گشاست.
بعد براش نوشتم اگه تو خدا بودی چیکار می کردی؟
گفت:
جهان را با تمام زشتی و زیبائیش برروی هم ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
همان بهتر که او جای خودو من جای خود باشم...
منم براش نوشتم
همین الانشم کردی اما خودت خبر نداری !
بعد دیگه هیچی نگفت...
حالا تو میگی چرا هیچی نگفت؟
چرا منو مات و مبهوت کرد؟
چرا اصلا برای من نوشت؟
منی که به هیچ احدی کاری ندارم
حتی خودش روهم معرفی هم نکرد !!
شمارشم افتاده اینجا ها ولی نمی خوام بدونم کیه
اصلا حال و حوصله هیشکی رو ندارم
اما تو...
خیلی فرق داری
اسم تو که میآد فکر می کنم اون ستاره هست که هر شب
میآد دلتنگیهای منو می بره
فقط خدا میدونه که چقدر به مهر تو وابسته شده ام
فقط خدا میدونه که چقدر برای پدر آشنائی
مکمل این آشنائی عنایت حضرت حق بود و ظهور محمد در زندگی تو
اگه کاشف بعمل بیآد که محمد پسر واقعیه منه ، تو چیکار میکنی؟
اگه بدونی من پدر واقعی او هستم ، اونوقت چی میشه؟
دنیای مجازی پر از رمزو رازه
شاید حقیقت در همین اعجاز باشه ، کسی چه میدونه !
بابا...دلم برات تنگه
هنوز نتونستم برنامه ای جور کنم و بیآم پیش سعید
اما دلم همه اش اونجاس
یه چیزی هم مدتهاست برات خریدم که خیلی دوسش دارم
اگه آمدم میزارمش توی گلدون سعید
خدا کنه زودتر به آرزوم برسم...خدا کنه...
در مورد اس ام اسه که نمیدونم چی بگم...
اما گاهی این اتفاقا یه حرف خاصی برامون دارن...شاید توی اون پیام چیزی بوده که شما باید میخوندیدش...
اما از اینکه گفتید پدر واقعی محمد بودید من چی میگفتم...راستش اگر اینطور بود میتونم بگم خدا بیشتر از این لطف نمیتونست بهم بکنه...کی بهتر از شما...
اما واقعا از خدا میخوام پدر محمد شبیه شما باشه...گرچه شما پدر خود خود منی و به هیچ کییییییی حتی محمد نمیدم:دی
اما امیدوارم پدرش خوب و مهربون باشن...
البته چیزایی که شنیدم میگن همین طوره...
و مطمئنم اونی که محمد رو اینطور تربیت کرده حتما خودش هم مقید و خوبه...
راستییییییی اگر شما پدر محمد بودید من کلی آب میشدم از خجالت:دی
یه لحظه تصور کنیییییییییید....مثلا من هی به شما از پسرتون میگفتم...واییییییییییییی....من که مردم از خنده:دی
عجب دخترایی پیدا میشن این دوره زمونه هااااا:دی
یکی از دلخوشی های من همین خنده های توست
میبینی که گاهی اوقات هم یه چیزا میگم که بخندی
اما بخدا راست میگم اگه پدر راس راسیه محمد بودم بابا شو در میآوردم که مبادا بگه بالای چشمات ابرویه
اصلا ممکن بود بخاطر تو مامانشو طلاق بدم
آخه من زیاد از مادر شوعر خوشم نمیآد
اما پدر شوهر عروسو خیلی دوس داره
کاش تو عروس خودم بودی اونوقت نونت تو روغن بود
الانشم هستی ها یه موقع نگی نیستی
محمد هم مثه پسرمه
من که خیری از اولاد ندیدم
شاید محمد بتونه تلافی کنه