اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

نهایت عرفان

آغاز من ، تو بودی و پایان من تویی

 

آرامش پس از شب توفان من تویی

 

 

حتی عجیب نیست، که در اوج شک و شطح

 

زیباترین بهانه ایمان من تویی

 

 

احساسهایی از متفاوت میان ماست

 

آباد از توام من و ، ویران من تویی

 

 

آسان نبود گرد همه شهر گشتنم

 

آنک ، چه سخت یافتم :" انسان " من تویی

 

 

پیداست من به شعله تو زنده ام هنوز

 

در سینه من ، آتش پنهان من تویی

 

 

هر صبح ، با طلوع تو بیدار می شوم

 

رمز طلسم بسته چشمان من تویی

 

 

هر چند سرنوشت من و تو ، دوگانگی است

 

تنهای من ! نهایت عرفان من تویی