امسال هم چو
سالهای پیش ،
با خلوت همیشگی ام
مانوس می شوم
اینجا
بدون تو ، من
با حسرتی عمیق
همدوش می شوم
یک شا مگاه دگر
بیش تر
نمانده به صبح
من با خیال چهرهً تو
با لحظه های دور
هم آغوش می شوم
تو سالهاست که اینجا نبوده ای
من سالهاست که بی تو غنوده ام
آن سالهای دور
آن لحظه های کور
آن هجمۀ خیال
آن وصل بی بدیل
آن هجر ، شوق ، تمنا
آن دشت ، کوه ، ثریا
باز آی ، من بدون تو فریاد می شوم