اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

باور

میدونی !

هیچی برام عجیب نیست .

شایدم علت و معلول رو میشناسم

شایدم نه...!

اما به یه باور رسیده ام

احساس می کنم  کسی یا چیزی مراقب ماست.

مارو از زشتی ها بر حذر میداره

مارو از گناه دور می کنه

به شکلی ارتباط دهنده عاطفه هاست

و اگر عواطف همسو باشن

زندگی به اوج کمالش نزدیک تر میشه

...

نمیدونم چگونه میشه آدما رو شناخت

اما خودمو که میشناسم

من که ضعف های خودمو بهتر از هر کسی میدونم

خب چه اشکالی داره اول خودمو اصلاح کنم ؟

وقتی به این مسائل فکر می کنم

احساس مراقبتی هم بهم دست میده

و میفهمم ،اونیکه منو آورده

خودشم مراقبمه

فکر نکن همه چی دست خودته

باور کن اینگونه نیست

یه چیزائی هم هست که دست اون بالائیه

هر تغییر یا تحولی که برامون پیش میآد

اگر خوب باشد ،خواست خداست

و اگر بد باشد ،نتیجه هوای نفس ماست

اگه ما به آنچه که او می خواهد اعتنا نکنیم

به علت ناسپاسی

دچار بحرانهای شدید وسخت زندگی میشیم

تو در حال گذر از سخت ترین مرحله هستی

کمتر کسی میتونه از این گذر سالم بگذره

اما اونائیکه تونستن بگذرن

همونائی هستن که خدا مراقبه شونه

همونائی که به خواست خدا احترام میگذارن

همونائی که ناسپاسی نمی کنن

من اطمینان دارم دعای پدر و مادر همراهته

چه اگر دعای آنها نبود

خدائی نبود که تورو دوست داشته باشه

خدائی نبود که

در سخت ترین شرائط دست تورو بگیره

تو شاید یکی از بهترین بندگان او هستی

هرچه هستی

از من

بسیار بهتری

باور کن...