اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

خانه دل

میشه گفت همیشه ماهی

میشه داد زد که تو شاهی

میشه یه قصه برات گفت

میشه اشکاتو برات روفت

میشه با چشای نازت

دستای کوچیک و بازت

بری تا بالای ابرا

خیلی بالا ...تا ثریا

بگیری ستاره هارو

بذاری تو قلب صحرا

تو دل صحرا کسی هست

که فقط منتظر توست

نمی دونم ، تو چه کردی

که دلش خیلی شکسته ست

همیشه دله شکسته

پشت انتظار نشسته

گاهی وقتا یه صدائی

مثه حسرت یا که آهی

میآد از کوچه غربت

میگه ای دوست کجائی

میشه پر کشید تو صحرا

میشه رفت پیش غریبا

اونائیکه دل شکسته ان

دلشونو به تو بستن

تو همونجائی که هستی

میتونی با شور و مستی

آشیونه ی قشنگی

با ستاره ها بسازی

کنار چشمه ی مهرت

برا اون خونه بسازی...