اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

اشگ مهتاب

فقط برای تو می نویسم...

ماه من...

من امروز نذرمو ادا کردم

اصلنم حوصله گرو کشی نداشتم

تازه به خدا هم گفتم من که بنده توام تحمل شرط و شروط ندارم

اما شما که خدا باشین حتما خیلی بهترین و من نمی تونم خودمو با

شما مقایسه کنم

تعجب در اینه که همه به خدا میگن تو ولی من بهش میگم شما !

عقلمم نمیرسه که خدا رو جمع نمی بندن

خب چیکار کنم دلم می خواد محترمانه باهاش حرف بزنم

آخه بذار یه بارم شده بفهمه که ما با تربیتیم

استغفراله...

می ترسم بگی پدر کافر شده

اما نه بخدا

خیلی ام اعتقاد و ایمانم محکم تر شده

نمیگم که چرا نتونسم تحمل کنم تا تو قبول بشی و بعدش نذرمو ادا کنم

یک لحظه هائی توی زندگی پیش میآد که اگه بگذره و ما غفلت کنیم بعدش

دیگه فایده نداره

من تونسم اون لحظه رو امروز احساس کنم

برای همینه که اصلنم دلم شور قبولیه تورو نمیزنه

خب اگه قبول بشی خیلی خوشحال می شم ولی اگه خدای نکرده قسمت نباشه

موفق بشی زیادم ناراحت نمی شم

خب میگم خدا نخواسه حالا چه حکمتی پشتشه نمیدونم

از خدا می خوام که تو همیشه آرامش داشته باشی

این خیلی بهتر از اون آزموناست

وقتی آروم باشی توی همه آزمونا موفق میشی

مهمتر از اون اینه که معنای آزمون رو درک کنی و بفهمی چرا مورد آزمایش

قرار میگیری

خب ...الانه خیلی خسته ام

نمی تونم زیاد ور بزنم

فقط یه کم دلم شور سرما خوردگیتو میزنه

ایشالا تا این کلمات به تو برسه خوبه خوب شده باشی

یادت نره ها

مواظب خودت باش

جلو پاتم نیگا کن

چه میدونم خب...می ترسم بخوری زمین دیگه...

نظرات 1 + ارسال نظر
شیما دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ق.ظ

سلام پدر...
خوبید؟ اوضاع احوال خودتون کار زندگی همه رو به راهه؟؟؟
ببخشید می دونم به دل نمیگیرید و تاخیرم رو میبخشید...
فقط ۱۰ روز مونده و من اینقدر گیج میزنم که خودمم نمیدونم چمه...
فقط یه چیزی خوب بهم ثابت شد... اینکه سال گذشته هر رتبه ای که آوردم کار خدا بود....شاید باید این اتفاق می افتاد تا بفهمم... تا به حساب خودم نزارم... چون الان که دوباره دارم اون لحظه ها رو حس میکنم میفهمم...
حالا توضیح و تفسیرش بماند...
استرسم استرس قبولی و ردی نیست... چون بهم ثابت شد اگر خدا بخواد قبول میشم و اگر نخواد حالا من خودمو تیکه تیکه کنم...نمیشه که...
استرسم بیشتر از اینه که مبادا بعدش خودمو سرزنش کنم... مبادا از کم کاری هاییی که داشتم حسرتی برام بمونه... میخوام جبران اون روزا بشه... میخوام کسی رو مقصر ندونم... و ۱۰ روز هم خوب زمان زیادی برای اینکار نیست...
هی میگم شبا قبل خواب یه سر میام اینجا و مینویسم اما باورتون نمیشه اون وقتی که میام پایین فقط مستقیم میرم سمت تخت چون میدونم باز فرداش باید زود بیدار شم...
یک کمی چند روزه از دست خودم هم دلخور بودم... همه ی اینا رو بعد از امتحان میام می نویسم...فقط یادم بیارید... چون حال و هوای این روزام واسه خودم خیلی جالبه...
دیگه اینکه سرماخوردگیم خیلی بهتر شده... یعنی الان دیگه خوبه خوبم... اما بودنش کلی ازم انرژی گرفت...واسه همینم مامان هی بهم قرصای مولتی ویتامین و مکمل و اینا میده...
دیگه اینکه عمو وحیدم(میشناسید دیگه؟) این روزا متوجه شرایطم هست و مدام با اس ام اس ازم خبر میگیره و بهم انرژی میده... نمیدونید چه شیرینه واسم... اصلا من این موجود رو یه جور دیگه دوست دارم...همیشه خدا رو شکر میکنم که این عموم اینجوریه...
بعدترشم که تو رو خدا دعا کنید...خیلییییییییییی....کاش امسالم مثل سال پیش خدا بهم کمک کنه...
درسا سنگین تر از سال پیشه...هیچ نمونه سوالی نیست... و این برای منی که اونقدر وقت نزاشتم خیلی بده... اما استادام مدام بهم پیام میدن که ما بهت امیدواریم و منتظر یه رتبه ی خوب هستیم و میدونیم همین الانم از بقیه اطلاعاتت بالاتره... حالا اینکه میگن یه تلقینه یا حقیقت نمیدونم...فقط میدونم بقیه خیلی خوندن...
آخرشم که مامان رفته امروز دنبال کارای طرحم... که طرح برم دانشگاه... این اگر بشه یعنی بالاترین فرصت شغلی که ممکنه برام پیش بیاد... نمیدونم بشه یا نه.... پست مامان جوری هست که بهش نه نمیگن اما نمیدونم شدنی هست یا نه... چون میگفتن طرح ما لغو شده...دعا کنید دیگه...
دیگه هم هیچی...راستی انتخاباتم که نزدیکه و چه جنجالی به پا شده... این کنکورم دست و پای منو بسته... اینقد این روزا دوست داشتم بیرون بودم و شور و حال مردم رو میدیدم...
با اینکه هنوزم نمیدونم قرار هست رای بدم یا نه... و اگر رای بدم از نظرم کی بهتره!!!!!!!!!!!!...
خوب خیلی حرف زدم... من میرم...ولی اگر دیر شد نگرانم نشیداااا...فقط هی دعام کنید که خدا بهم نیرو بده این ۱۰ روز واسم معجزه ای بشه و خوبه خوب همه رو بخونم...
مواظب خودتون باشید...
فعلا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد